عماد افروغ: برخی فرض میکردند اگر فضای سیاسی یکدست شود، همه مشکلات حل خواهد شد اما این بدترین نگاه موجود بود/سیاستمدار در مواجهه با شهروندانش نباید دروغ بگوید
ما وارث تمرکزگرایی و اقتصاد نفتی هستیم. بنابراین مسئله ای ساختاری وجود دارد و باید یک اصلاح ساختاریِ از درون رخ دهد. هرچه کشور از تمرکزگرایی به سمت تمرکززدایی برود، زمینه تکثر فراهم تر میشود. من کتابی با عنوان درآمدی بر رابطه اخلاق و سیاست، نقدی بر ماکیاولیسم نوشتهام و به شدت هم پایبند این موضوع هستم که یک سیاستمدار در مواجهه با شهروندانش نباید دروغ بگوید.

به گزارش خبرآنلاین، بخش هایی از گفت وگوی اخیر عماد افروغ را در ادامه می خوانید:
-برخی فرض میکردند اگر فضای سیاسی یکدست شود، همه مشکلات حل خواهد شد اما این بدترین نگاه موجود بود. باز هم میگویم که در جامعه طیفی و متکثر ایران نباید عرصه را به سمت قطبیشدگی هدایت کرد. گفتند اگر همه نهادها و قوا یکدست شود، مشکلات رفع میشود. زمانی که هنوز مسئولیتها تقسیم نشده بود، گفتم وقتی مواهب تقسیم شد، آن زمان متوجه میشوید در چه شرایطی قرار گرفتهاید.
-در وهله اول بگویم که بیشتر رابطه قدرت-ثروت مشاهده میشود، نه ثروت-قدرت. از سوی دیگر ما وارث تمرکزگرایی و اقتصاد نفتی هستیم. بنابراین مسئله ای ساختاری وجود دارد و باید یک اصلاح ساختاریِ از درون رخ دهد. هرچه کشور از تمرکزگرایی به سمت تمرکززدایی برود، زمینه تکثر فراهم تر میشود.
-من کتابی با عنوان درآمدی بر رابطه اخلاق و سیاست، نقدی بر ماکیاولیسم نوشتهام و به شدت هم پایبند این موضوع هستم که یک سیاستمدار در مواجهه با شهروندانش نباید دروغ بگوید. البته این را هم میفهمم که برای مثال شب عملیات اگر قرار باشد با دشمن صادقانه بگوییم که از کجا می خواهیم عملیات انجام دهیم، این دیگر صداقت نیست، بلکه اوج حماقت و بلاهت است. اما نسبت سیاستمدار با شهروندان فرق میکند. او باید با شهروندانش صادق باشد، آمار کاذب ندهد و اخلاق یا دین را ابزاری برای رسیدن به هدفش نکند. قدرت، فعل مشروط است اما اخلاق، فعل مطلق است. اخلاق خودش هدف است و نباید جای هدف و وسیله عوض شود که متأسفانه برای خیلیها قدرت هدف است و اخلاق وسیله.
-ماکیاولی این اندیشه را تئوریزه کرد؛ اینکه صاحبان قدرت میتوانند شعار صداقت بدهند اما خلافش را عمل کنند؛ دروغگفتن برای آنها مباح است. ما در برابر چنین سیاستی، سیاست امیرالمؤمنین را داریم که میگوید من از معاویه سیاستمدارتر هستم اما دستم بسته است. ما نیاز به سیاستمدارانی داریم که دستشان بسته باشد. کاش همه سیاستمداران ما یک دور نهجالبلاغه را میخواندند که این کتاب افتخار بشریت است.
-اگر نظام در کل با همین فرمان جلو برود، آینده خوبی را نمیبینم اما امیدوارم تغییرات و اصلاحاتی واقعی انجام شود. پیشنهادهایی هم شده است که باید تحولاتی ساختاری به وجود آید. واقعیت این است که ما طردشدگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داریم. چرا عدهای از امتیازت و رانتهایی برخوردارند و بر عدهای تبعیض تحمیل میشود؟ این رانتخواریها، ویژهخواریها و این شکل از نظام گزینشی باید اصلاح شود. طرف میرود در یک شغل تخصصی استخدام شود، سوالاتی می پرسند که هیچ ربطی به کار تخصصی ندارد و حتی نشر دهنده نفاق و دورویی است. در بحث فرهنگی هم این مردم متکثرند و دیگر در شرایط ایدئولوژیک بعد از انقلاب قرار نداریم که تکثر را نادیده بگیریم. ما باید واقعا مفهوم وحدت در عین کثرت را بپذیریم.
-وقتی از وحدت در عین کثرت سخن میگوییم یعنی باید تکثر را بپذیریم. طرح ما در مجلس همین بود که نماد پوشش گیلکی، مازندرانی، ترکمن، بلوچ، کرد، ترک، عرب و... همه و همه باید در جامعه نمود داشته باشند و نباید حجاب را در یک قالب تعریف کنیم. منِ جامعهشناس میگویم که نباید در مقوله حجاب نگاهی سلبی داشته باشیم که در این صورت جواب عکس میگیریم. من شخصا از نظر فرهنگی، تاریخی، هویتی و دینی طرفدار حجاب هستم و میگویم باید با طرحهای ایجابی مسئله حجاب را پیش برد؛ از جمله تکریم زن، هویتبخشی به زن، رعایت حقوق زنان، برقراری عدالت در مواجهه با زنان و... من از ابتدا با گشت ارشاد مخالف بودم، امری که هیچ عقبه مصوب هم نداشت. من که در این کشور مسئولیتی ندارم که بگویم با حجاب چه کار کنیم اما اگر امر دائر شود و بگویند این خانم با حجاب است اما عفت باطن ندارد و این خانم بیحجاب است اما عفت باطن دارد، من میگویم ارجح آن خانمی است که عفت باطن دارد.
منبع خبر : اعتماد آنلاین